گاهي شكوه بانوي بزرگ جهان، چنان دل و جان را ميآكند كه
توان هر سخن را از انسان ميگيرد.جايگاه رفيع
فاطمه اطهر (س)، خيرهكننده ديدگان هر بيناست بايد چشم بصيرت داشت، تا گوشهاي
از سراپرده جلال فاطمي را ديد.
1 ـ حضرت زهرا(س)، در چهره، گفتار و رفتار، شباهت بسيار به رسول خدا(ص) داشت و
هيبت و هيئت او، يادآور پيامبر(ص) بود.
2ـ آن حضرت، شيفته نيايش به درگاه الهي بود. آن قدر در پيشگاه خدا به عبادت
ميايستاد كه قدمهايش ورم ميكرد. در نمازهايش از خوف خدا ميگريست.
3ـ براي هر يك از روزهاي هفته، دعاي ويژهاي داشت. براي تعقيبات نماز هم ادعيّه
خاص داشت.
4ـ روزي خسته از كارهاي طاقت سوز خانه، با دستهاي تاولزده به محضر پيامبر
خدا(ص) رفت تا براي كمك در انجام كارهاي خانه، كنيزي براي خود بگيرد. رسول
خدا(ص) بهتر از كنيز و خدمتكار را به او عطا كرد؛ يعني «تسبيحات حضرت زهرا».
اين ذكرهاي شريف را حضرت جبرائيل، از سوي خدا تعليم حضرتش نموده بود.
آري ... الهام و نيرو گرفتن از ياد خدا، براي غلبه بر دشواريهاي زندگي! حضرت
زهرا(س)، ساده زندگي و سختيهاي دنيا را تحمل ميكرد، تا به شيرينيهاي آخرت
برسد.
5 ـ تسبيح حضرت زهرا(س)، نخي بود كه به تعداد ذكرها و تكبيرها، «گره» داشت و با
آن تسبيح ميگفت. پس از شهادت حمزه(ع) در جنگ احد، از خاك تربت او تسبيح ساخت و
با آن ذكر ميگفت. از آن پس مردم نيز چنان كردند. اين نوعي احياي فرهنگ شهادت و
الهام گيري از روح شهيدان راه خداست.
6ـ حضرت زهرا(س) هم در سخن، معلم حجاب بود، هم در رفتار، اسوه عفاف. داستان آن
مرد نابينا كه به محضر پيامبر آمده بود و حضرت فاطمه به پشت پرده رفت، شاهد اين
سخن است.
7 ـ گاهي شبهاي جمعه تا صبح، به نماز و دعا ميپرداخت و براي ديگران دعا
ميكرد، اما براي خود چيزي از خدا نميخواست. وقتي فرزندان خردسالش راز اين كار
را ميپرسيدند، ميفرمود: فرزندانم! اول همسايگان، آنگاه خانه!
8 ـ فاطمه زهرا(س) محبوب دل رسول خدا بود و پيامبر(ص) به او علاقه خاصي داشت،
چرا كه اهل زهد و عبادت بود، از اين جهت، نزد پيامبر اكرم، يادآور حضرت
خديجه(س) بود.
9 ـ «ادب»، سيره رايج بين اين دختر و پدر بزرگوارش بود. هرگاه رسول خدا(ص) نزد
فاطمه ميرفت، وي برميخاست، پدر را ميبوسيد و احترام كرده، او را در جاي خويش
مينشاند.
10ـ كمال ايمان و خلوص در بندگي و قرب او در پيشگاه معبود، در حدّي بود كه خشم
و رضاي او، خشم و رضاي پروردگار محسوب ميشد. پيامبر اكرم(ص) فرمود: هر كه او
را بيازارد، مرا آزرده و هر كه مرا بيازارد ، خدا را آزرده است.
11ـ وي از توان مالي خويش در راه محرومان نيازمند، بهره ميگرفت. يك بار،
پارچهاي را كه داشت، به رسول خدا(ص) داد. آن حضرت نيز آن را تكهتكه بريد و به
تعدادي از اسيرانِ بيلباس رومي ميداد كه خود را بپوشانند.
12ـ حضرت زهرا(س)، ساده زندگي ميكرد. از تجمل در زندگي پرهيز داشت. وسايل
زندگي او ساده و مهريهاش اندك بود.
13ـ پيامبر خدا، در شب عروسي حضرت زهرا گوسفندي ذبح كرد و به تعداد زيادي از
مسلمانان مهماني داد. جمعيت مهمان و افرادي كه برايشان غذا فرستاده شد، فراوان
بود، ولي با دعاي حضرت رسول، غذاي اندك بركت يافت و همه سير شدند.
14 - حضرت فاطمه(س) در صحنههاي اجتماعي دفاع از دين و پيشوا، حاضر بود. از
جمله در جنگ احد شركت داشت و به امدادگري و مداواي زخمهاي رسول خدا(ص) مشغول
بود.
15ـ آزاد ساختن بردگان در نظر او كاري ارزشمند بود. گردنبندي را كه علي(ع) براي
او خريده بود، فروخت و با پول آن بردهاي خريد و آزاد كرد.
16- آيين خانهداري و همسرداري را به خوبي مراعات ميكرد. گاهي در خانه غذايي
نبود و كودكان گرسنه بودند، اما فاطمه(س) چيزي به حضرت علي(ع) نميگفت و چيزي
از او درخواست نميكرد. بيم داشت كه همسرش نتواند خواسته او را برآورده و تأمين
كند و شرمنده شود!
17ـ خانواده فاطمه(س)، خانواده كمك به بيچارگان و ايثارگري نسبت به نيازمندان
بود. علي(ع) و زهرا(س) سه روز روزه نذري گرفتند و هر سه روز، افطار خود را به
يتيم، مسكين و اسير دادند. خداي متعال در ستايش و تقدير از اين ايثار خالصانه
كه جز به خاطر خدا انگيزه ديگري نداشت، سوره «هل اتي» را نازل فرمود كه اشاره
به اين داستان دارد.
18ـ كارها ميان علي(ع) و فاطمه(س) تقسيم شده بود. آوردن آب و تهيه هيزم و
كارهاي خارج از خانه بر عهده علي (ع) بود و درست كردن آرد و خمير و نان پختن و
كارهاي داخل خانه با فاطمه(س) بود.
19ـ همدم رنجها و غصههاي شوهر بود و او را پناه محسوب ميشد. علي(ع)
ميفرمود: وقتي به خانه ميآمدم و به زهرا نگاه ميكردم، تمام غم و اندوهم
برطرف ميشد. هرگز كاري نكردم كه فاطمه از من خشمناك و ناراحت شود. فاطمه نيز،
هرگز مرا خشمناك نساخت.
20ـ زهراي اطهر(س)، احياگر ياد شهيدان بود. روزهاي دوشنبه و پنجشنبه به احد
ميرفت و مزار شهداي احد و حضرت حمزه را زيارت ميكرد .
21ـ از تواضع او يكي هم رفتار شايسته با خدمتكار خانهاش «فضّه» است. در
سالهاي آخر كه پيامبر خدا(ص)، فضّه را براي خدمت به خانه او فرستاد، فاطمه(س)
كارهاي خانه را ميان خودش و فضّه خادمه تقسيم ميكرد.
22ـ در مسائل اجتماعي و سياسي جامعه اسلامي، بياعتنا نبود و جبهه حق را ياري
ميكرد.
23ـ زهرا(س) تا زنده بود، علي(ع) حامي نيرومندي داشت. اما پس از شهادت فاطمه،
حضرت علي تنها و بيپناه ماند.
24ـ حضرت زهرا(س) پس از وفات پيامبر خدا، ديگر خندان و شادمان ديده نشد، تا
آنكه چشم از جهان فرو بست.
25ـ پيش از وفات، به «اسماء» وصيتي كرد كه پس از مرگ، بدن مرا داخل تابوتي
بگذارند، تا حجم بدن ديده نشود. اين شيوه تا آن زمان مرسوم نبود. اين وصيت،
درسي از عفاف و حيا بود كه بانوان بايد در برابر ديدگان نامحرمان، آن را مورد
توجه خود قرار دهند.
26ـ آگاهي، درايت و آينده نگري او تا آنجا بود كه براي افشاي ستم غاصبان، وصيت
فرمود كه پيكرش را شبانه غسل دهند و به خاك سپارند، تا ظالماني كه او را آزرده
بودند، در مراسم دفن او حضور نيابند و از اين حضور، بهرهبرداري سياسي براي
تطهير خود و توجيه كارهايشان نكنند.
اينها و نمونههاي ديگري از سيره رفتاري آن بانوي بيهمتا، جلوههاي «الگو»
بودن او براي همه فضيلتخواهان و حقجويان است كه در پي «اسوه» و سرمشقِ «چگونه
زيستن»اند.
اميد است كه اين گونه خصلتها و رفتارها، همچون تابلويي، پيوسته در برابر
ديدگانمان باشد و اگر همواره آن حضرت را سرمشق و اسوه ميدانيم و معرفي
ميكنيم، «جهات الگويي» او را نيز در قالب سيره عملي و رفتاري حضرتش بشناسيم و
بشناسيم.اين گونه، بهتر ميتوان مشي و مرام فاطمي را در بستر زندگي و اخلاق
عيني اجرا كرد.
منبع:
همشهري آنلاين ، 14 خرداد 1386