آستانه حضرت فاطمه معصومه عليهاالسلام

سيد صادق سجادي


معرفي حرم حضرت فاطمه معصومه عليهاالسلام و ساختمان‌ها و موقوفات و تشكيلات اداري وابسته به آن كه بيشتر آنها در شهر قم واقع است.

زمينه تاريخي:

حضرت فاطمه معصومه عليهاالسلام، (د 201ق/816 م) دختر امام موسي كاظم عليه السلام است. در باب علت و تاريخ شهرت وي به «معصومه» اظهار نظر قطعي دشوار است. بر اساس فرماني از جهانشاه قره قويونلو (سده 9ق/15م) فقط مي‌توان حدس زد كه از همين روزگاران به اين نام مشهور شده است. وي در 201ق/816م، يك سال پس از ورود امام رضا عليه السلام به مرو، عزم خراسان كرد و چون به ساوه رسيد، بيمار شد. موسي بن خَزرج اشعري، از اشعريان مقيم قم، به ساوه رفت و وي را به قم آورد و در سراي خويش منزل داد. مطابق روايتي ديگر، خود حضرت فاطمه عليهاالسلام از خادم خواست كه او را به قم برد. بيماري او هفده روز ادامه يافت و به فوت انجاميد.

پيكر مطهرش را در محلي موسوم به باغ بابلان، كه اكنون روضه مطهره اوست، به خاك سپردند. درباره عمر فاطمه عليهاالسلام به هنگام وفات، روايات گوناگون است. برخي او را هجده ساله، و بعضي بيش از اين دانسته‌اند، اما با توجه به اين كه پدر وي امام موسي كاظم عليه السلام در 179ق/795م به دستور هارون الرشيد گرفتار و زنداني شد و چهار سال در زندان ماند و همان جا وفات يافت و وفات فاطمه نيز در 201ق/816م رخ نمود، وي لااقل مي‌بايست در 21 يا 22 سالگي وفات كرده باشد. بر اساس روايتي ديگر فاطمه عليهاالسلام مسموم شد، ولي اين روايت ضعيف است و مورخان معتبر، از آن ميان، حسن بن محمد حسن قمي از آن ياد نكرده اند.

بابلان، مدفن حضرت معصومه، باغي بود از آنِ موسي اشعري در بيرون شهر قم. حسن قمي از آن به «مقبره بابلان» تعبير كرده است؛ زيرا موسي بن خزرج آن باغ را پس از دفن حضرت معصومه، براي گورستان عمومي وقف كرد و منزلي را كه حضرت معصومه در آن چندي زيست، به مسجد اختصاص داد. اين منزل نيز بيرون شهر قم بود و اينك معروف به سراي سِتّيّه، همراه با «بيت النور» كه محل عبادت وي بود، معمور و مزار مردم است. نخستين بار مير ابوالفضل عراقي، مسجدي در كنار آن ساخت و از اين رو، محوطه وسيع اطراف آن به ميدان مير مشهور شد.

باغ بابلان در كنار رودخانه و بيرون شهر قم بود. مسلم است كه اين باغ حتي در سده‌هاي هفت و هشت قمري نيز خارج از قم بوده؛ زيرا قاضي احمد قمي از شمس الدين صاحب ديوان ياد مي‌كند كه «متوجه شهر قم شد و چون به آنجا رسيد، در مشهد شريف كه بيرون شهر است فرود آمد.»

همچنين به موجب يك وقفنامه از روزگار صفويان، حرم بيرون از باروي قم بوده است. در ايامي كه شاردن از قم ديدار مي‌كرده، ديوار پهن و ستبري از آجر ميان ساختمان حرم و رودخانه كشيده شده بوده كه به هنگام طغيان رودخانه، به حرم آسيبي وارد نيايد. بنابراين در آن روزگار نيز حرم با رودخانه فاصله چنداني نداشته است. گر چه امروز اين فاصله به چند صد متر مي‌رسد، اما اين عقب نشيني را نمي‌توان طبيعي دانست؛ بلكه به گمان قوي مسير رودخانه را بعداً كمي تغيير داده‌اند تا حرم از آسيب احتمالي مصون بماند.

1. حرم

اين بنا شامل ساختمان دروني آرامگاه، مرقد مطهر و ضريح اطراف مرقد است.

آغاز بناي حرم و تحولات آن:

پس از دفن حضرت معصومه عليهاالسلام، اشعريان سايباني از بوريا بر روي مزار او برافراشتند. اين سايبان بر جاي بود؛ تا آن كه زني زينب نام (قبه بر سر تربت او نهاد. در مورد نسب اين زينب اختلاف است. حسن قمي مؤلف تاريخ قم (نوشته 378ق/988م)، او را دختر محمد بن علي بن موسي الرضا عليه السلام مي‌داند. بعضي ديگر و از جمله حسيني قمي مي‌گويند: «زينب دختر امام محمد تقي عليه السلام وارد قم شد و قبه بر سر تربت آن حضرت نهاد.» بعضي ديگر او را دختر موسي مبرقع و برخي دختر امام جواد عليه السلام مي‌دانند و مي‌گويند او گنبدي هم بر روي مرقد حضرت معصومه عليهاالسلام ساخت. گفته اخير مأخذ معتبري ندارد. به نظر مي‌آيد گفتار حسن قمي صحيح‌تر باشد؛ به ويژه، نزديكي زمان مصنف با بناي بقعه مؤيّد اين مطلب است.

سايباني كه اشعريان برافراشتند، مي‌بايست تا نيمه سده سوم قمري برقرار بوده باشد؛ زيرا به تصريح حسن قمي، برادر زينب يعني موسي بن محمد بن علي بن موسي الرضا عليه السلام، در 256ق/869م وارد قم شد و پس از خروج او از قم، زينب در طلب برادرش از كوفه به قم آمد. مسلم است كه بناي زينب نيز لااقل تا 378ق/988م كه تاريخ قم تصنيف شده، برپاي بوده است. از آن پس، تا 457ق/1064م آگاهي چنداني از تجديد بناي خود بقعه در دست نيست، جز آن كه در 350ق/961م ابوالحسن زيد بن احمد بن بحر اصفهاني حاكم قم، سر در بقعه را از جانب رودخانه گسترش داد و در بزرگتري براي آن تهيه كرد. در 447ق/1055م امير ابوالفضل عراقي از اميران طغرل سلجوقي (د 455ق/1063م) به اشارت شيخ طوسي (385 - 460ق/995 - 1067م) «مشهد و قبه سِتّي فاطمه را بساخت.»

ساختمان اين بنا تا 457ق/1065م به درازا كشيد. اين بنا فاقد ايوان و بيوتات و گلدسته بود. در حمله مغولان، قم نيز از آسيب مصون نماند، ولي احتمالاً به حرم آسيبي نرسيد؛ زيرا ساختمان عراقي تا روزگار صفويان بر جاي بوده است. برخي گفته‌اند كه تيمور گوركاني (736 - 807ق/1335 - 1404م) نيز قم را ويران كرد، ولي برخي منكر هجوم تيمور به قم شده‌اند. حمدالله مستوفي از ويران شدن قم ياد مي‌كند، ولي مقصود وي مشخص نيست كه ويراني ناشي از حمله مغولان است يا كسان ديگر؛ نيز معلوم نيست كه به خود حرم آسيبي وارد شده است يا نه. پس از آن سلطان محمد الجايتو (د 716ق/1316م)، كه آثار او در مشهد رضوي مشهور است، به عمران شهر قم و مشاهد آن پرداخت. كاشي‌هاي موجود در آستانه، كه تصوير سواران مغول بر آن نقش شده، از آثار دوران اوست.

در روزگار صفويان، آستانه حصرت معصومه عليهاالسلام شكوه و جلالي يافت. صفويان گنبد و بارگاه حضرت معصومه را مرتفع‌تر ساختند و به كاشي آراستند. اينان، خادمان و حافظان و زائران را ميهمان مي‌كردند و هزينه مي‌دادند و بالجمله «دارالمؤمنين قم در اين وقت، كمال معموري و آباداني به هم رسانيد.»

بناي عراقي تا 925ق/1519م بر جاي بود. در اين سال شاه بيگم دختر شاه اسماعيل اول صفوي (د 930ق/1523م) به مباشرت عماد بيك، بقعه حضرت معصومه عليهاالسلام را به صورت بنايي هشت پهلو با هشت صُفّه تجديد بنا كرد و ديوارها را با كاشي مُعَرق بياراست و در جلوي آن ايواني با دو مناره بنا نهاد و صحني نيز با چند بقعه و ايوان طرح ريخت. اما قاضي مير احمد منشي، تاريخ بناي مزبور را 946ق/1539م و باني آن را شاه بيگي بيگم دختر مهماد بيك مي‌داند كه «عمارت رفيعه حضرت معصومه را بكرد و قريب هزار تومان املاك نفيس وقف آن مزار موهبت آثار فرمود.» كجوري و آل بحر العلوم مي‌گويند در 529ق/1134م شاه بيگم دختر عماد بيك، بر سر مرقد حضرت معصومه عليهاالسلام گنبدي بنا نهاد. اين گفته‌ها بي گمان نادرست است؛ زيرا قزويني رازي، مؤلف النقض (نوشته در 560ق/1164م)، از بناي ابوالفضل عراقي سخن مي‌گويد. اگر شاه بيگم نامي بر بقعه فاطميه بنايي ساخته بود، وي آن را ياد مي‌كرد. اين اشتباه ظاهراً بايد از تشابه دو رقم «925» و «529» و «عماد بيك» و «مهماد بيك» و ريختگي‌هاي كتيبه‌اي كه واعظ كجوري و آل بحرالعلوم آن را نقل كرده‌اند، ناشي شده باشد؛ خاصه آن كه فيض در گنجينه آثار قم، اشتباه وي را در ذكر تاريخ بنا، ناشي از آن مي‌داند كه مطابق رسم آن روزگار، اعداد روي كتيبه‌ها را معكوس مي‌نوشتند. خود وي نمونه‌هايي از اينگونه تاريخ نويسي را ديده و شواهدي از آن را آورده است. كتيبه موردِ نظرِ كجوري كه در ايام قاجاريان مي‌زيست، در آيينه‌كاري حرم و ديوارهاي اطراف و محو كاشي‌ها و گچ بري‌هاي كهن توسط كيكاووس ميرزاي قاجار از ميان رفت.

در پايان روزگار صفويان كه افاغنه بر ايران تاختند، حرم حضرت معصومه عليهاالسلام از اين حمله بي نصيب نماند و اشرف افغان (د 1142ق/1729م) به هنگام عقب نشيني از برابر نادر، همه نفايس و زر و زيورهاي آستانه، حتي طلاهاي روي صندوق مرقد شاه عباس را نيز كند و به يغما برد. در دوره نادري (1148 - 1160ق/1688 - 1747م)، و زندي (1162 - 1209ق/1748 - 1794م) از مرمت يا تجديد بناي حرم، اطلاعي در دست نيست، اما در روزگار قاجاريان، حرم مطهر شكوه و عظمت روزگار صفويان را باز يافت. فتحعلي شاه (د 1250ق/1834م) سطح حرم را با سنگ مرمر فرش كرد. به تصريح كتيبه موجود، آيينه‌كاري ديوارهاي حرم نيز در ايام او آغاز شد و در روزگار محمد شاه (د 1264ق/1847م) پايان يافت.

مرقد مطهر:

پس از بناي بقعه و تجديد ساختمان آن، در 605ق/1208م به اشاره امير مظفر احمد بن اسماعيل، بزرگ‌ترين كاشي ساز عصر به نام محمد بن ابي طاهر كاشي قمي، يا محمد بن طاهر بن ابي الحسين مدت هشت سال به ساختن كاشي‌هايي براي مرقد شريف مشغول بود و سرانجام در 630ق/1232م آن كاشي‌ها را آماده و در جاي خود تعبيه كرد. اين كاشي‌ها هنوز پابرجاست و از كهن‌ترين و با ارزش‌ترين آثار موجود در آستانه به شمار مي‌رود. طول مرقد 90/2 و عرض و ارتفاع آن 20/1 متر است و چون كمي از خط قبله انحراف دارد، در روزگار شاه طهماسب به راهنمايي محقق ثاني ضريحي در محاذات قبله بر گرد آن قرار دادند.

ضريح:

نخستين ضريح مرقد، ساخته شاه طهماسب اول است. اين ضريح در 950ق/1543م به طول 80/4 و عرض 40/4 و ارتفاع دو متر از آجر بنا شد. در شمال اين ضريح، دري چوبي براي ورود به مرقد قرار داشت كه در 1213ق/1798م به جاي آن دري نفيس از طلا به دستور فتحعلي شاه ساخته و نصب شد. شاه طهماسب بعداً ضريحي ديگر از فولاد سفيد و شفاف در اطراف ضريح پيشين به فاصله نيم متري از زاويه جنوب غربي حرم نصب كرد. اين ضريح در 1000ق/1591م توسط شاه عباس اول با ضريح ديگري تعويض شد. فتحعلي شاه اين ضريح را در 1245ق/1829م با صفحاتي از نقره پوشاند و آن را بر فراز پايه‌اي از سنگ مرمر به ارتفاع سي سانتيمتر جاي داد. ضريح فتحعلي شاه يك بار در 1328ق/1910م و بار ديگر در 1365ق/1945م به علت فرسودگي مرمت شد و سرانجام در 1348ش شكل آن را تغيير دادند و بر ارتفاعش افزودند.

2. گنبد و گلدسته ها

الف) گنبد:

نخستين گنبدي كه بر فراز تربت فاطمه بنا شد، ساخته ابوالفضل عراقي در 457ق/1064م بود. در ق 925/1519م شاه بيگم صفوي اين گنبد را ويران كرد و گنبدي ديگر ساخت كه اكنون باقي است. در 1218ق/1803م به فرمان فتحعلي شاه با دوازده هزار خشت زرين گنبد را بياراستند. ارتفاع گنبد از سطح بام شانزده متر و از سطح زمين 32 متر است. پيرامون خارجي آن 6/35 و پيرامون داخلي آن 66/28 و قطرش دوازده متر است.

ب) گلدسته‌ها:

در آستانه حضرت معصومه عليهاالسلام جمعاً شش گلدسته هست. دو گلدسته خود حرم در اوايل روزگار صفويان، توسط شاه بيگم بنا شد. در 1198ق/1783م اين دو گلدسته توسط لطفعلي خان زند تجديد بنا شد؛ زيرا از قصيده هاتف اصفهاني، كه در پيشاني ايوان طلا كتيبه شده، بر مي‌آيد كه دو گلدسته شاه بيگم پيش از تجديد بناي لطفعلي خان ويران بوده است. در 1218ق/1803م فتحعلي شاه اين گلدسته‌ها را طلاكاري كرد. اين گلدسته‌ها در ايام ناصرالدين شاه، توسط حسين خان شاهسوند، معروف به شهاب الملك در 1286ق/1869م تجديد بنا شد و سطح آنها با كاشي آراسته گشت. در 1299ق/1881م كامران ميرزاي قاجار آنها را با خشت‌هاي زرين بياراست. ارتفاع اين گلدسته‌ها از كف صحن 20/32 و از سطح بام 40/17 و قطر آنها 5/1 متر است. دو گلدسته ديگر در 1303ق/1885م توسط علي اصغر خان اتابك در صحن جديد و طرفين ايوان آينه بنياد شد كه به گلدسته اتابكي مشهور است. ارتفاع آنها از كف صحن 80/42 و از سطح بام 28 متر و قطرشان 30/3 متر است. دو گلدسته ديگر موسوم به گلدسته كوتاه، بر فراز زاويه‌هاي بخش دروني صحن جديد قرار دارد كه همواره از آنها براي اذان گفتن استفاده مي‌شده است. اين گلدسته‌ها به ارتفاع 50/13 متر از كف صحن و قطر سه متر و پيرامون 90/9 متر به شكل هشت ضلعي منظم ساخته شده‌اند.

3. صحن‌ها و ايوان‌ها

آستانه حضرت معصومه عليهاالسلام داراي دو صحن است: صحن عتيق و صحن جديد.

صحن عتيق:

در 925ق/1519م شاه بيگم صفوي براي نخستين بار صحني به شكل مربع با سه ايوان بنا نهاد. اين صحن و ايوان‌ها همچنان بر جاي بود تا در روزگار فتحعلي شاه، ظاهر آن را تغيير دادند و به شكل هشت ضلعي نامنظم درآوردند. پس از آن بر ايوان‌هاي صحن عتيق افزوده شد و اكنون هفت ايوان در آن هست: چهار ايوان در جنوب و سه ايوان در شمال صحن. مشهورترين ايوان صحن عتيق، ايوان طلاست كه توسط شاه بيگم ساخته شد و در 1249ق/1833م توسط فتحعلي شاه طلاكاري گشت. در اين ايوان‌ها انواع تزيينات هنري اسلامي مانند مقرنس كاري و گچ بري و آينه كاري به كار رفته و كتيبه‌هايي نفيس به خط كوفي و نسخ و ثلث در آن ديده مي‌شود. طول ايوان طلا نه متر، عرض آن شش متر و ارتفاعش 80/14 متر است.

صحن جديد:

اين صحن از آثار ميرزا علي اصغر خان اتابك است و ساختمان آن هشت سال از 1295ق/1878م تا 1303ق/1885م به درازا كشيد. در صحن جديد كه به شكل چند ضلعي نامنظم است نيز هفت ايوان هست كه مشهورتر از همه ايوان آينه است. اين ايوان يكي از شاهكارهاي معماري و ساخته استاد حسن معمار قمي است. طول ايوان نه متر، عرض آن 87/7 متر و ارتفاعش 80/14 متر است. ايوان‌هاي صحن جديد نيز داراي انواع تزيينات كاشي‌كاري، مقرنس‌كاري، گچبري، حجاري و كتيبه‌هاي گوناگون است.

4. رواق‌ها و گنبدها

در اطراف حرم شش رواق هست كه اغلب داراي گنبدي كوچكتر از گنبد اصلي حرم است: سه رواق ساخته صفويان، دو رواق ساخته قاجاريان و يك رواق مربوط به روزگار معاصر است. اين رواق‌ها داراي انواع هنرهاي بديع اسلامي است و كتيبه‌هايي نفيس به خط خوشنويساني مشهور مانند محمدرضا امامي در آنها به چشم مي‌خورد.

رواق شرقي يا رواق آينه: در شرق روضه قرار دارد و در 1300ق/1882م توسط علي اصغر خان اتابك همراه با ايوان آينه ساخته شد. طول اين رواق 23 متر، عرض آن 5/3 متر و ارتفاعش پنج متر است.

رواق غربي: شامل سه بخش است و در 1236ق/1820م توسط محمدتقي ميرزا حسام السلطنه فرزند فتحعلي شاه به عنوان مسجد بالاسر به جاي عمارت مهمانسرايي كه شاه طهماسب در 945ق/1538م ساخته بود، بنياد شد.

رواق و گنبد شاه صفي يا حرم زنانه: آرامگاه شاه صفي در آن جاي دارد و در 1052ق/1642م به دستور شاه عباس بر فراز آن گنبدي با دو پوشش ساختند. اين رواق اكنون به روضه پيوسته است. در اين رواق كتيبه‌اي نفيس به خط محمدرضا امامي هست كه احاديثي بر آن نوشته شده است.

رواق و گنبد شاه عباس دوم: در 1077ق/1666م توسط شاه سليمان بر روي مقبره شاه عباس بنا شد. گنبد آن شانزده ضلعي منظم است. در اين رواق نيز كتيبه‌اي به خط محمدرضا امامي است كه سوره جمعه بر آن نوشته شده است.

رواق و گنبد شاه سليمان: مرقد شاه سليمان و شاه سلطان حسين صفوي در آنجاست. اين رواق در سال 1107ق/1695م توسط سلطان حسين ساخته شد. قاعده گنبد آن چهار ضلعي نامنظم است. كتيبه‌اي به خط خطيب قمي در آن هست كه سوره حشر بر آن نوشته شده است.

رواق و گنبد طباطبايي: رواقي است به شكل مثلث، ساخته حاج آقا محمد طباطبايي (آيةالله زاده قمي) كه ساختمان آن از 1360ق/1941م تا 1370ق/1950م به درازا كشيده است.

 

5. مدارس و مساجد

از آغاز ساختمان حرم، به تدريج مدارس و مساجدي در اطراف آن پديد آمد. در دوره‌هاي مختلف تعدادي از اين مدارس بر اثر مرور زمان ويران شد، سپس مدارس ديگر ساخته شد و همواره بر وسعت و اهميت آنها افزوده گشت تا امروز كه اين مدارس از جمله مدرسه فيضيه و دارالشّفاء، از مراكز بسيار مهم و معتبر علوم اسلامي شيعي به شمار مي‌آيد.

6. موزه

در طي دوره‌هاي مختلف كه از آغاز بناي حرم مي‌گذرد، اشياي گران‌بهايي در آنجا گرد آمده است كه زائران و مجاوران حرم و گاه فرمانروايان دور و نزديك آنها را هديه كرده‌اند. پيش از تاسيس موزه، طي ساليان دراز، چون جايي براي نگهداري اين اشياء نبود و اينها به صورت پراكنده در اطراف بقعه و حرم انباشته شده بود، برخي از ميان رفت. در 1314ش وزارت معارف وقت محلي را در غرب حرم زنانه در نظر گرفت و پس از نوسازي به موزه آستانه اختصاص داد. بعدها موزه را به محلي در جنب مدرسه فيضيه، در كنار دفتر توليت آستانه انتقال دادند و در جاي ساختمان موزه سابقه، مسجد موزه را بنا كردند. در اين موزه اشياي نفيسي چون: مسكوكات كهن و گران‌بهاي زرين و سيمين اسلامي از عصر خلفاي عباسي تا روزگار معاصر، قاليچه‌هاي نفيس، درهاي زرين و سيمين، قنديل و چلچراغ و شمعدان و بسياري چيزهاي ديگر نگهداري مي‌شود.

7. كتابخانه

پيش از تأسيس كتابخانه آستانه، مقداري از كتاب‌هاي نفيس خطي و قرآن‌هاي مذهّب و گران‌بهايي را كه در طي ساليان دراز گرد آمده بود، در حجره‌اي واقع در غرب صحن عتيق روي هم انباشته و جلوي آن را ديوار كشيده بودند. در سال 1314ش كه مشغول ساختن موزه بودند، برخي از اين كتاب‌ها از ميان رفت. بقيه را در دو صفّه بزرگ بر فراز صفه‌هاي داخلي ايوان آينه جاي دادند. در 1330ش، كتابخانه‌اي مركب از دو سالن مطالعه و يك دفتر، روي حجره‌هاي شرقي صحن عتيق، و دو مخزن كتاب روي مقبره مستوفي و غرفه مشرق الشمسين ساخته شد و آن كتاب‌ها را به آنجا منتقل كردند.


منبع: دايرة المعارف بزرگ اسلامي، زير نظر سيد كاظم موسوي بجنوردي، مقاله ، تهران، 1369ش، ج 1، ص 358 - 362.برگرفته از سایت تبیان.