روش‏هاى كاهش دادن رفتارهاى نامطلوب

حسين كريميان*


پيامبر اكرم(ص) فرمودند: از خشم بپرهيز.(1)
براى كاهش دادن و يا از بين بردن رفتارهاى نامطلوب مى‏توان از تكنيك‏هاى زير استفاده نمود.

1) خاموشى(2)
اگر به رفتارى كه شخص از خود بروز مى‏دهد توجه نكنيم و آن را مورد تقويت قرار ندهيم، آن رفتار خاموش شده و احتمال تكرار آن كم مى‏شود، مثلاً اگر به كودكى كه بى‏اجازه صحبت مى‏كند و مرتب حرف ديگرن را قطع مى‏كند والدين توجه‏اى ننمايند، كم كم اين رفتار خاموش مى‏شود. اگر بخواهيم از اين روش براى كاهش رفتار نامطلوب استفاده كنيم بايد به نكاتى توجه كنيم:
اول: رفتارى كه شخص انجام مى‏دهد، ضرر و زيان جسمانى و روانى نداشته باشد. ولى اگر خطرى فرد را تهديد مى‏نمايد خاموشى جايز نيست، مثلاً فرض كنيم كودك مى‏خواهد ميخى را درون پريز برق كند، در اين جا بايد فوراً جلوى او را گرفت.
دوم: منابع تقويت را كنترل كنيم زيرا صِرف اينكه ما نسبت به رفتار نامطلوب بى‏تفاوت باشيم و توجه‏اى نكنيم، كفايت(3) نمى‏كند، شايد ديگران توجه كنند و باعث تقويت رفتار گردند، مثلاً دانش‏آموزى در كلاس حرف تمسخرآميز مى‏زند، اگر معلم بخواهد از اين اصل استفاده نمايد و توجه نكند ولى دانش‏آموزان به او بخندند، خاموشى كاربردى نداشته و حتى باعث ادامه رفتار مى‏گردد.
سوم: اصل خاموشى در دو جهت مثبت و منفى مؤثر است، يعنى اگر به رفتارى توجه نكنيم چه آن رفتار مطلوب باشد چه نامطلوب، آن رفتار خاموش مى‏شود. بنابراين بايد سعى كنيم رفتارهاى نامطلوب را با بى‏توجهى كاهش دهيم و به رفتارهاى مطلوب توجه نماييم تا تقويت گردد و تكرار شود. مثلاً اگر معلمى در كلاس، دانش‏آموزى را به دليل رفتار مطلوبش مورد توجه قرار ندهد، آن رفتار از بين خواهد رفت. اگر شاگردى كه منزوى(4) و گوشه‏گير و خجالتى مى‏باشد، يك‏بار براى جواب دادن به سؤال، دستش را بالا گرفت معلم بايد به او توجه نمايد و الا براساس اصل خاموشى، اگر مورد بى‏توجهى قرار گيرد رفتار مطلوبش كاهش مى‏يابد.

2) اصل اشباع:(5)
بنابراين اصل، بعضى رفتارها را بايد اجازه دهيم تكرار شود و حتى به اجبار ادامه پيدا كند، تا شخص از آن بيزار گردد، البته به شرطى كه آن رفتار براى فرد و ديگران ضرر و زيانى نداشته باشد.
به عنوان نمونه كودكى دفتر برادرش را خط خطى مى‏كند، در اين مورد مى‏توان دفترى را در اختيار او گذاشت تا هر قدر مى‏خواهد خط خطى كند بلكه او را مجبور كنيم به مدت زيادى اين كار را انجام دهد تا خسته، بيزار، دلزده و از اين كار متنفر گردد.

3) تقويت رفتار مخالف:(6)
رفتارى را تقويت كنيم كه ضد رفتار نامطلوب باشد، مثلاً دانش‏آموزى كه در كلاس بدون اجازه صحبت مى‏كند، اگر براى صحبت كردن اجازه گرفت، اين رفتار را كه مغاير با رفتار نامطلوب است، مورد تشويق و تقويت قرار مى‏دهيم، پس رفتار تقويت شده تكرار مى‏گردد و خود به خود رفتار نامطلوب كاهش مى‏يابد.

4) تنبيه:(7)
اگر به رفتار ناپسند، عامل ناخوشايندى اضافه كنيم، رفتار نامطلوب كاهش مى‏يابد و از بين مى‏رود. مثلاً با كودكى كه دروغ مى‏گويد قهر كنيم. تنبيه مى‏تواند به اشكال مختلف صورت گيرد: يكى، محروم كردن يعنى شخص را به دليل رفتار نامطلوبش از چيزى محروم كنيم مثلاً كودكى كه در بازى، به ديگران پرخاش مى‏كند، حرف داور را ناديده مى‏گيرد، قوانين بازى را رعايت نمى‏كند، از بازى محروم كنند.
ديگرى جريمه كردن يعنى تكليف بيشترى به دوش او بگذاريم.
نكات مورد توجه در تنبيه كردن:
1- بايد بلافاصله بعد از عمل نامطلوب تنبيه كرد.
2- زمانى كه فردى(8) را تنبيه مى‏كنيم همزمان او را مورد دلسوزى قرار ندهيم.
3- تنبيه بايد توأم با توضيح باشد تا فرد تنبيه شونده دليل آن را بداند.
4- شدت و مقدار تنبيه بايد متناسب با عمل نامطلوب باشد، حضرت على(ع) فرمودند: بزرگ‏ترين مراتب حماقت، زياده‏روى درتحسين و توبيخ است.(9)
5 - اگر عملى نامطلوب است و بايد تنبيه شود، لازم است هميشه عامل را تنبيه كرد نه اينكه به صورت متناوب و گهگاهى، زيرا اين گونه تنبيه كردن باعث ادامه رفتار نامطلوب مى‏شود.
6- تنبيه نبايد عاملى براى جلب توجه باشد.
7- در تنبيه كردن بايد محيط كنترل شود تا همه افراد، رفتارى را نامطلوب بدانند نه اينكه رفتارى را عده‏اى تنبيه و برخى ديگر تشويق نمايند. مثلاً ممكن است كودكى در خانه حرف نادرستى بزند، پدر تنبيه كند و مادر تشويق و يا معلم رفتارى را تنبيه كند و والدين همان رفتار را تقويت كنند. اين عامل باعث تضاد(10) ارزش‏ها مى‏شود و نمى‏توان به سادگى آن را كاهش داد.
8 - از تهديدهاى غيرعملى خوددارى كنيم زيرا فرد به زودى متوجه مى‏شود كه اين تهديد عملى نمى‏شود مثلاً به كودك بگوييم اگر تكاليف خود را انجام ندهى، گوش‏هايت را مى‏برم.

مضرات تنبيه:
برخى از متخصصين علوم رفتارى(11) مخالف با تنبيه هستند و مضرات زيادى را براى آنان برشمرده‏اند، «اسكينر» روانشناس رفتارگرا معتقد است كه تنبيه در دراز مدت بى‏تأثير است و فقط زمانى كه تهديد(12) و تنبيه وجود دارد، رفتار واپس مى‏زند ولى وقتى موقعيت‏هاى(13) تنبيه وجود نداشت، رفتار دوباره به اولش باز مى‏گردد.
مهم‏ترين دلايل مخالفان تنبيه به شرح زير است:
1- افرادى كه تنبيه مى‏شوند در برابر آن واكنش(14) متقابل نشان مى‏دهند و اين باعث پرخاشگرى نسبت به تنبيه‏كننده مى‏شود و حتى ممكن است به دليل مقاومت كردن علاوه بر پرخاشگرى(15)، فرار از خانه، انحراف اجتماعى و اخلاقى را به دنبال خود بياورد.
2- ممكن است تنبيه در افراد مخصوصاً كودكان سبب ترس، وحشت و اضطراب گردد و تا مدت‏هاى زيادى دوام يابد.
3- در برخى از موارد ممكن است، تنبيه باعث افزايش رفتار نامطلوب شود و شخص تنبيه شونده آن را وسيله‏اى براى ابراز وجود بداند، مثلاً دانش‏آموزى كه به خاطر رفتار نامطلوبش از بلندگوى مدرسه نامش خوانده مى‏شود و يا در تابلوى مدرسه و يا روى تخته سياه نوشته مى‏شود، احساس خود بزرگ‏بينى مى‏كند و به دوستان خود هم مى‏گويد: ببين اسم من را مى‏خوانند!! و يا ممكن است معلم دانش‏آموز را به دليل رفتار ناپسندش از كلاس بيرون كند، او هم به حياط مدرسه برود و بازى كند؛ پس او تقويت مى‏شود و اين نگرش(16) در او به وجود مى‏آيد كه براى بازى كردن بايد رفتار ناپسند از خود نشان دهد.
4- وقتى كه تنبيه كننده(17) نباشد، ممكن است رفتارهاى نامطلوب دوباره بروز كند. مثلا به محض اينكه پدر از خانه بيرون رود، كودك خواهر كوچك خود را بزند يا هنگامى كه پليس نباشد راننده خاطى از چراغ قرمز رد بشود.
5 - وقتى كه كودك را تنبيه مى‏كنيم به او مى‏گوييم، چه كارى را انجام ندهد، اما نمى‏آموزيم چه كارى را انجام دهد، برعكس تقويت، و تشويق كردن كه به او مى‏فهمانيم كارش را ادامه دهد. پس نقش تعليمى و تربيتى تشويق را تنبيه ندارد.
6- وقتى از تنبيه استفاده مى‏كنيم، كينه و خاطره ناخوشايندى را در ذهن فرد ايجاد كرده‏ايم كه ممكن است در موقعيتى ديگر انتقام بگيرد.
7- تنبيه بدنى ممكن است باعث صدمه جسمانى گردد، مثلاً در برخى موارد والدينى كه فرزند را كتك زده باعث ناشنوايى(18) او شده‏اند و عوارض نامطلوب جسمانى ديگرى ممكن است به وجود آيد.
8 - شخصى كه مرتب تنبيه مى‏شود، احساس حقارت و خود كم بينى در او شكل مى‏گيرد و اين نگرش را كسب مى‏كند كه من به درد هيچ‏كارى نمى‏خورم، اگر اين تفكر به جود آيد، شخص حتى از استعدادى هم كه دارد، نمى‏تواند به نحو مطلوب (به دليل احساس حقارتى كه به وجود آمده است) استفاده نمايد.
با اين همه گاهى تنبيه، ضرورت پيدا مى‏كند كه براى آخرين راه چاره، بايد به كار ببريم.

كاربرد تنبيه در موارد خاص‏
در بعضى موارد مجبور هستيم از تنبيه استفاده كنيم از جمله:
الف) هنگامى كه هيچ كدام از تكنيك‏هاى تغيير رفتار نامطلوب (خاموشى، اشباع و تقويت رفتار مغاير) اثرى نداشت، به عنوان آخرين راه آن هم با احتياط لازم، پس تا آنجايى كه امكان دارد از تنبيه بدنى(19) استفاده نكنيم.
ب) گاهى براى سلامتى كودك مجبوريم از عامل ناخوشايند استفاده كنيم، مثلاً براى درمان بيمارى(20)، بايد به او آمپول زده شود، يا وقتى كودك ميخى را درون پريز برق مى‏خواهد بكند، مجبوريم محكم روى دست او بزنيم.
ج) براى ياد دادن چيزى كه عامل خطرناك است، بايد از تنبيه استفاده كنيم مثلاً كودكى كه شناختى نسبت به خطرناك بودن وسايل برقى ندارد وقتى به آن نزديك مى‏شود با صداى بلند و ژست ناخوشايند به او مى‏فهمانيم كه به آن دست نزند.
د) هنگامى كه شخص رفتارى خلاف مقررات انجام داده، بايد مورد تنبيه قرار گيرد تا رفتارهاى نامطلوبش از بين برود. يا سبب عبرت گرفتن ديگران شود.

كنترل و هدايت(21) رفتار كودكان‏
امام صادق(ع) فرمودند: بدون ترديد، پروردگار حكيم، آدمى را به سبب محبت او به فرزندش مورد مهر و لطف خود قرار مى‏دهد.(22)
يكى از مسائل مهم در زمينه رفتارهاى پسنديده و اخلاقى در تعليم و تربيت كودكان، تربيت خانوادگى است. اولين محيطى كه فرد در آن قدم مى‏گذارد، چگونگى تربيت و رعايت رفتار اخلاقى و توجه به آداب و رسوم اجتماعى، احترام به الگوها، هنجارها و قوانين و نُرم‏هاى(23) محيطى بستگى به تربيت اخلاقى فرزندان در خانواده دارد.
سست شدن بنيان خانوادگى و عدم تربيت اخلاقى كودكان باعث افزايش رفتار خلاف اخلاق است. محبت، نياز اصلى كودكان است و شخصيت آنان تا اندازه زيادى در اثر توجه و محبت اطرافيان بخصوص والدين شكل مى‏گيرد. كودكان فكر مى‏كنند رفتارهايى كه از آنها سر مى‏زند، بهترين است اما ممكن است اشتباه(24) بكنند، چگونگى برخورد و نگرش والدين در اين زمينه بسيار مهم است. والدينى كه با سختگيرى‏هاى بى‏مورد، تنبيه بدنى، سرزنش كردن كودك بخصوص در مقابل ديگران، خوار شمردن او، مقايسه وى با كودكان ديگر، تحقير كردن كودك و تمسخر كردن او باعث مى‏شوند تا كودكان رفتارهاى نامناسبى را از خود بروز دهند. اين روش‏ها موثر نبوده و مشكلى را حل نمى‏كنند. پيامبر(ص) فرمودند: عيب‏جو، ستاينده، مجادله‏گر مباش.(25)
عده‏اى از والدين به تربيت و رفتار فرزند خود بى‏توجه‏اند و زمينه را براى بروز رفتارهاى نامطلوب فرزند، مهيا مى‏سازند. عدم توجه به رفتارهايى از جمله:
1- فرزند را كاملاً آزاد گذاردن و عدم توجه به رفتارها.
2- عدم توقع و انتظار بيش از توان فرزند.
3- روشن نبودن هدف‏ها و برنامه‏ها(26) در تربيت فرزند.
4- بى‏تفاوتى نسبت به رفتارهاى نامطلوب.
5 - عدم اطاعت از امر و نهى والدين.
6- اراده خود را كاملاً در اختيار فرزند قرار دادن.
7- عدم رعايت نظم و ترتيب و انضباط(27) در خانواده.
8 - وابستگى كامل فرزند به والدين و عدم استقلال.
9- عدم محبت لازم به فرزندان.
10- عدم اعتماد نسبت به يكديگر.
11- عدم توجه نسبت به تكاليف مدرسه و تحصيل فرزند.
12- عدم مكانيسم تشويق و تنبيه به موقع و متناسب با رفتار.
و عوامل متعدد ديگر كه مى‏توان گفت، اين خانواده‏ها سلامت(28) لازم را ندارند.
همان طورى كه يك فرد بيمار مى‏شود، اين خانواده‏ها هم در تربيت رفتار فرزندان خود، بيمار هستند. محصول اين خانواده‏ها فرزندان نااميد(29)، بيمار روحى، افسرده و در نهايت بزهكار(30) است.
در مقابل، خانواده‏هاى سالم رفتارهاى مطلوب فرزندان را تشويق و هدايت مى‏كنند و رفتارهاى نابهنجار را كاهش مى‏دهند، محبت و احترام متقابل، نظم و انضباط از موازين اصلى اين خانواده‏هاست. فرزندان اين خانواده‏ها در آينده شاداب، اجتماعى، مسئوليت‏پذير(31)، سالم، منطقى و به طور كلى داراى رفتارهاى پسنديده‏اى هستند. رسول خدا(ص) فرمودند: كودكان را دوست بداريد به آنان ترحم و شفقت نماييد.(32)

رهنمودهاى(33) عملى در تربيت رفتارهاى مطلوب‏
بايد توجه كرد كه همان رفتارهايى را كه با كودكان انجام مى‏دهيم، براى آنان الگو مى‏شود و طبق آن عمل مى‏كنند. امام كاظم (ع) فرمودند: رفتار كودكان در اثر رفتار درست والدين محفوظ مى‏ماند.(34)

كودكان چگونه رفتار مى‏كنند؟ همان گونه كه با آنان رفتار مى‏شود.
1- اگر سلوك و رفتار با كودك همراه با نام خداوند و ياد خدا باشد، كودك خداشناس بار مى‏آيد.
2- اگر رفتار با كودك همراه تشويق و تحسين باشد فرد متكى به نفس بار مى‏آيد.
3- اگر رفتار با كودك همراه با درستى و صداق باشد، كودك درستى و راستگويى را مى‏آموزد. پيامبر اسلام(ص) فرمودند: زيبايى به راستگويى و حق‏گويى است و كمال به راست‏كردارى نيكو.(35)
4- اگر در رابطه با فرزند خود به عهدها و قول‏هايى كه داده‏ايد عمل كنيد، فرزند شما وفاى به عهد و اهميت آن را مى‏آموزد. رسول خدا(ص) فرمودند: هنگامى كه به كودكان وعده‏اى مى‏دهيد به آن وفا كنيد.(36)
5 - اگر فرزندتان را به قدر كافى در بازى‏هاى گروهى شركت دهيد، فردى اجتماعى بار مى‏آيد.
6- اگر سلوك و رفتار با كودك همراه با عدالت و مساوات باشد كودك عدالت(37)خواهى را مى‏آموزد. مردى، يكى از فرزندان خود را بوسيد و به فرزند ديگرى كه در كنارش بود، اعتنا نكرد، پيامبر اكرم(ص) به او عتاب كرد و فرمود: چرا مساوات را رعايت نكردى؟(38)
7- اگر مقررات اجتماعى را به اندازه كافى رعايت كنيد فرزند شما رعايت كردن حقوق ديگران را مى‏آموزد.
8 - اگر سلوك و رفتار با كودك همراه با رازدارى و اعتماد به نفس(39) باشد، فردى امين و رازدار بار مى‏آيد.
9- اگر فرزند شما در دوران رشد خود احساس امنيت و ايمنى كند، فردى استوار و ثابت قدم بار مى‏آيد.
10- اگر در مقابل زحمات و خدمات ديگران و نيز فرزندتان از آنان سپاسگزارى كنيد فرزندتان مى‏آموزد كه قدرشناس زحمات ديگران باشد.
11- اگر به سؤال‏هاى فرزندتان با حوصله و شكيبايى، دقيق وساده پاسخ دهيد، فرزندتان نسبت به يادگيرى و آموختن علاقمند مى‏شود.
12- اگر زندگى فرزندتان مبتنى بر اصول، ضوابط و برنامه صحيح و عقلانى باشد، فرزندتان نظم و تربيت را مى‏آموزد.

در مقابل اگر رفتار با كودكان نادرست باشد، كودك رفتارهاى نامطلوب مى‏آموزد.
الف) اگر رفتار با كودك همراه با دشمنى(40) و خصومت باشد، كودك عنادورزى و كينه‏توزى را مى‏آموزد.
ب) اگر سلوك و رفتار با كودك همراه با توجه و تأييد بيش از حد باشد، فردى از خودراضى و خود بزرگ‏بين بار مى‏آيد.
ج) اگر رفتار با كودك همراه با استهزا و ريشخند باشد، فردى خجالتى و متزلزل بار مى‏آيد.
د) اگر رفتار با كودك همراه با سرزنش و تحقير كردن باشد، فردى گوشه‏گير و خود كوچك‏بين بار مى‏آيد.) اگر رفتار با كودك همراه زور و پرخاشگرى باشد، فردى مضطرب و پرخاشگر بار مى‏آيد.


منابع: -
1- بال، ساموئل، انگيزش در آموزش و پرورش، ترجمه سيد على اصغر مسدد، شيراز، انتشارات دانشگاه شيراز، چاپ اول، 1373.
2- پارسا، محمد، روان‏شناسى تربيتى، تهران، انتشارات سخن، چاپ سوم، 1375.
3- توركى، استانلى، روان‏شناسى كودك ناسازگار، ترجمه سلما قوامى، تهران، انتشارات شركت سهامى، چاپ اول، 1375.
4- رخشان، فريدون، آيا براستى تنبيه مؤثر است، تبريز، انتشارات ريزپرداز، 1374.
5- رمضانى، خسرو، روانشناسى تربيتى و كاربرد آن، ياسوج، انتشارات فاطميه، 1381.
6- سيف، على اكبر، روان‏شناسى پرورشى، تهران، انتشارات آگاه، چاپ هفتم، 1371.
7- شريعتمدارى، على، روانشناسى تربيتى، تهران، انتشارات اميركبير، 1376.
8- فائضى، على، جايگاه روش‏هاى تنبيه در تعليم و تربيت، تهران، انتشارات فيض كاشانى، چاپ اول، 1370.
9- قائمى، على، خانواده و تربيت كودك، تهران، انتشارات اميرى، چاپ نهم، 1370.
10- كرومبولتز، تغيير دادن رفتارهاى كودكان و نوجوانان، ترجمه يوسف كريمى، تهران، انتشارات فاطمى، چاپ هفتم، 1375.
11- مجوزى، عبدالله، چرا تنبيه، تهران، انتشارات انجمن اولياء و مربيان، چاپ دوم، 1373.
12- موسوى كاشمرى، سيد مهدى، روش‏هاى تربيت، قم، انتشارات دفتر تبليغات اسلامى، 1379.
13- نورستن، جين پى، بيزارى از مدرسه، ترجمه حسن سلطان‏فر، مشهد، انتشارات آستان قدس رضوى، چاپ چهارم، 1374.

پى‏نوشتها: -
* عضو هيات علمى دانشگاه آزاد اسلامى قم
1) قال رسول‏اللَّه(ص): اجتنب الغضب. (نهج‏الفصاحه، ج‏62.)
2) Extinction
3) Competence
4) Solitary
5) Saturation
6) Opponent.
7) Punishment.
8) Individual.
9) قال على(ع): اكبَر الحمقَ الاغِراق فى المدَح وِ الذَم.
10) Contrast.
11) Behavoral Sciences.
12) Threat.
13) Situation.
14) Reaction.
15) Aggression.
16) Attitude.
17) Punitive.
18) Deafness.
19) Corporal Punishment.
20) Disease.
21) Conduet.
22) اِن الله ليرحَم العبَد لشدة حبُه لوَلَده (كافى، ج 6، ص 5).
23) Norms.
24) Fault.
25) قال النبى(ص): لا تكنُ عَيَّاباً ولامدَّاحاً ولامُمارياً. (مكارم الاخلاق، ص 467).
26) Programs.
27) Discipline.
28) Health.
29) Despair.
30) Criminal.
31) Responsibility.
32) اَحبُّو الصبيانَ وَ ارحَمُوهم. (وسايل الشيعه، ج 21، ص 483).
33) Prompting.
34) يَحفظ الاطفال بصَلاح ابائِهم. (بحار، ج 15، ص 178).
35) الجَمال صَوابُ القَول بالحَق و الكَمالُ حُسنُ الفعال بالصِدق.(ميزان الحكمه ح 10167).
36) كافى، ج 6، ص 40
37) Justice.
38) فهلاوايست (و بينهما) وسايل الشيعه، ج 15، ص 204.
39) Self-Confidence.
40) -


منبع: ماهنامه پيام زن ـ شماره 193ـ فروردين 1387